خونه مادربزرگ
بچه ها کلا خونه مادربزرگ رو خیلی دوست دارن.بنظرم بخاطر آزادی عمل بیشتر و محبت بیشتره. (البته مادر بزرگ داریم تامادربزرگ، میدونید که 😉 )آیدین و آوینا خانوم هم که مستثنا نیستن.اونجا که برن از شکلات و شیرینی سرشار میشن 😉 شیطنت و ریخت و پاش هایی که تو خونه مجاز نیستن اونجا انجام میدن.آخر شب هم از خستگی هلاک میشن و تو راه برگشت تو ماشین خوابشون میره.الهی مادربزرگ همیشه سالم و سلامت و سایه ش بالای سر ما مستدام و در خونه ش به روی ما باز باشه همیشه.الهی
بعد از خالی کردن رختخوابها از کمد و ... فرستادم شون حیاط.اونجا شلنگ آب و آب بازی که دیگه نگو.همه جای حیاط و خودشون رو خیس کردن .حتی آیدین با شلنگ رو دیوارها آب می پاشید که آب از پنجره ها ریخت تو اتاقها.از شدت عصبانیت دیگه یادم رفت عکس این شیطنت شون رو بگیرم.😂فقط فرستادمشون کوچه برن خاکبازی.
اینم یه روز تابستونی خونه مادربزرگ .