آیدین در فروشگاه
8 فروردین امسال برای اولین بار آیدین رو بردیم فروشگاه . اولش تو بغل بابایی بود ولی هر چیزی برمی داشتیم که مارک و قیمتش رو بخونیم دست می زد و میخاست بزاره تو دهنش که بابایی رفت و سبد خرید آورد و آیدین راحت نشست توش . برای چلوگیری از کنجکاوی زیادی آیدین همون اول یه بیسکوییت برداشتیم و دادیم دستش .بعد از مدتی دیگه براش تکراری شد و میخاست بقیه وسایل داخل سبد رو دستکاری کنه . اگر نمیدادیم صداش همه فروشگاهو برمی داشت . یکی از خانمهای فروشنده با ما حرکت میکرد و هرجا میرفتیم باهامون بود . من تعجب کرده بودم تا اینکه اومد جلو و گفت میشه لپ نینی تونا بکشم ؟ ما هم اجازه دادیم و اونم بعد از کشیدن لپ آیدین و قربون صدقش رفتن بالاخره ولمون کرد و رفت . ما هم علاوه بر خرید خودمون برای آیدین هم روغن بچه و شامپو و بیسکوییت و ... خریدیم . قربونش برم دیگه برای خودش لیست خرید داره . این روز هم خاطره ای شد ...