رانندگی
آیدین به رانندگی علاقه داره. فقط منتظره بابایی از پشت فرمون بلند بشه ... سریع میشینه جاش و فرمون رو میچرخونه ، راهنما هم میزنه بالا و پایین دادن شیشه رو هم بلده . ولی چیزهایی رو که نتونسته یعنی اجازه ندادم انجام بده خوابوندن ترمز دستی و عوض کردن دنده است . اونروز سوار تاکسی بودم میخواست دنده عوض کنه که دستش رو کشیدم ولی راننده گفت چکارش داری دستش رو نکش . دنده رو عوض کرد آورد دو و گفت بیا دست بزن . آیدین هم که آزاد بود دیگه به دنده دست نزد . بالاخره تجربه راننده بیشتره . شایدم وقتی میخوام مانع کار آیدین بشم بیشتر اصرار میکنه ولی آزادش که گذاشتم دیگه به دنده دست نزد . اینم یه تجربس شاید تو چیزهای دیگه هم بشه استفاده کرد.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی