آیدین کوچولوآیدین کوچولو، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه و 29 روز سن داره
آوینا خانمآوینا خانم، تا این لحظه: 6 سال و 6 ماه و 11 روز سن داره

امید من آیدین

کمد لباس

 یه بار به آیدین گفتم برو فلان لباستو از کشوی کمد بیار . یه مدت گذشت و ازش خبری نشد . وقتی رفتم اتاقش این صحنه رو دیدم! حالا دیگه داخل کمد رفتن برای آیدین شده یه تفریح . مثل بچگی های خاله مریم که میرفت داخل گنجه و خاله بازی میکرد.یادش بخیر خونه های قدیم و گنجه و خاله بازی و روزهای شاد ... ...
24 بهمن 1395

پمپ بنزین آیدین

یه سیم تلفن سوکت دار کنار دیوار رها بود که متوجه شدم آیدین با ماشیناش رفته پشت در و مشغوله . پرسیدم چکار میکنی مامان ؟ گفت دارم ماشیناما بنزین میزنم  قربون خلاقیتت مادر   ...
24 بهمن 1395

انار

آیدین هم مثل باباش عاشق اناره و پاییز امسال یه دل سیر انار خورد. نوش جونت مامانی ...
24 بهمن 1395

سلام دوباره

سلام با عرض پوزش از همه عزیزانی که وبلاگ آیدین رو دنبال میکردن ، کلی مطلب براتون دارم که قول میدم همه رو براتون بزارم . تو این مدت اتفاقات جالبی رخ داده منتها چون من دسترسی به کامپیوتر نداشتم موفق به ثبتشون تو وبلاگ آیدین نشدم . تاخیر 3 ماهه من رو ببخشید   ...
15 بهمن 1395

آیدین در اصفهان

یک روز  خانواده ما و خانواده زهرا رفتیم اصفهان میدان امام و بچه ها حسابی بازی کردند و گز خوردند و بریونی و ... کالسکه اسب ها رو هم تماشا کردند. ...
27 مهر 1395

کادوی تولد

دیروز کادوی تولد آیدین که بابایی براش سفارش داده بود رسید. آیدین از خوشحالی نمیدونست چکار کنه . آخه یه مدتی که من و بابایی و آیدین برای تمرین رانندگی میرفتیم وقتی برمیگشتیم خونه چرخونکش رو برمیداشت و با خودش تمرین میکرد. میگفت کلاجا بگیر بزن یک . بزن دو . گاز بده نترس  نگو تمام مدت داشته حرفای ما رو ضبط میکرده قربونش برم. دیگه این شد که بابایی گفت حتما براش ماشین میخرم. البته قصد خرید داشتیم ولی برای تولدش فراموش کردیم که سفارش بدیم و برای همین کادوش بعد جشن تولدش رسید . مبارکت باشه گلم ... یه دنیا ممنون از بابایی  ...
25 شهريور 1395

نقاشی

اینم یکی از نقاشی های آیدین که موقع کشیدنش شعر چشم چشم دو ابرو رو هم با خودش میخوند ...
25 شهريور 1395