به مناسبت هفته کتابخوانی از مدرسه به آیدین گفتن که کتاب قصه دست ساز آماده کنه البته با کمک والدین.اما آیدین با داستانش کاری نداشت و فقط میخاست کاردستی و آدمک درست کنه.کلی با هم درمورد موضوع داستان بحث کردیم ولی بی نتیجه بود.آیدین فقط میگفت کاغذرنگی هارو بیار من کتاب درست کنم و درمورد اینکه باید یه داستانم باشه توجیه نبود.منم که دیدم وقت میگذره و شاید دیر بشه خودم موضوع رو انتخاب کردم. قصه آدم برفی.پرسیدم اسم پسر داستانت چی باشه و اون گفت اسم خودم باشه ،آیدین. البته درمورد قسمتهایی از داستانم با هم اختلاف نظر داشتیم 😅 مثلا آخر داستان که آدم برفی آب میشه من میگفتم تو رفتی به مادرت گفتی پس آدم برفی کو ؟کجا رفته؟،اما آیدین میگفت نه من...